۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه

سندرم ژيلبرت

سندرم ژيلبرت

سندرم ژيلبرت چیست؟
سندرم ژيلبرت اختلالي شايع بوده كه حدود ۷٪ جمعيت را مبتلا ميسازد . و تمايل چشمگيري به جنس مذكر دارد. كه به صورت افزايش بيلي روبين (غيركنژوگه ) خفيف ظاهر میشود و بصورت زردي (بويژه در چشم ها )خود را نشان مي دهد. علت ان جهش در ژن ناحيه پروموتر یو . دی . پی گلوكورونيل ترانسفراز است. "بیلی‌روبین" ماده‌ای است كه از شكسته شدن گلبول‌های قرمز تولید می‌شود . اين سندرم كاملا خوش خيم است و انزيمهاي كبدي طبيعي هستند. بیماری ژیلبرت بصورت اتوزوم غالب منتقل میشود.
علت سندرم ژيلبرت چیست؟ 
بیلی روبین یکی از پیگمانت های صفراوی است که از تجزیه هموگلوبین حاصل میشود. گلبولهای قرمز پس از طی عمر خود در طحال توسط ماکروفاژهای طحالی تخریب میشوند. هموگلوبین موجود در گلبولهای قرمز پس از تخریب اریتروسیتها آزاد شده و تجزیه به یک هم و اسید آمینه میشود. حلقه هم نیز تجزیه شده و تبدیل به یک مولکول بیلی وردین و یک مولکول CO میشود. بیلی وردین تجزیه شده نیز توسط آنزیم بیلی وردین ردوکتاز  تبدیل به بیلی روبین میشود. این بیلیروبین بیلی روبین غیر کنژوگه بوده که در آب نامحلول میباشد. بیلی روبین غیر کنژوگه در خون به آلبومین که اصلی ترین ناقل در خون میباشد متصل شده و توسط آن به سمت کبد انتقال میابد. قبل از ورود به کبد بیلی روبین از آلبومین جدا شده و وارد سلولهای کبدی میگردد. در داخل سلولهای کبدی نیز به 2 پروتئین  Y , Z متصل شده و در داخل سلولهای کبدی انتقال میابد تا در نهایت از این 2 پروتئین نیز جدا شده و توسط آنزیم مسئول گلوکورونیداسیون با 2 مولکول اسید گلوکورونیک پیوند برقرار کرده و تبدیل به بیلی روبین کنژوگه میشود. بیلی روبین کنژوگه محلول در آب بوده و در حالت سلامت به مقدار بسیار ناچیز( حدود 2/0 ) در خون وجود دارد. بیلی روبین بعد از کنژوگاسیون وارد صفرا شده و از آنجا وارد روده کوچک میشود. قسمتی از بیلیروبین کنژوگه تحت اثرز آنزیم گلوکورونیداز به حالت غیر کنژوگه و در نهایت تحت اثر تغییرات بیشتر به اوروبیلینوژن تبدیل میشود. قسمتی از آن  بازجذب شده و به صورت اوروبیلین از طریق ادرار دفع میشود و قسمتی از اوروبیلینوژن نیز وارد روده بزرگ شده و به استرکوبیلینوژن تبدیل میشود و در نهایت به صورت استرکوبیلین از طریق مدفوع دفع میشود و باعث ایجاد رنگ قهوه ای در مدفوع میشود. بیلی روبین در حالت سلامت در ادرار به میزان بسیار کم وجود دارد و باعث ایجاد رنگ زرد ادرار میشود.
در سندرم ژیلبرت معمولا فعالیت آنزیم گلوکورونیداسیون به میزان کمی از حالت طبیعی کمتر میباشد  و در نتیجه میزان بیلی روبین غیر کنژوگه افزایش میابد که البته در این بیماران میزان بیلیروبین توتال از 5/3-3 تجاوز نکرده  که قسمت عمده آن نیز بیلی روبین غیر کنژوگه میباشد و بیلی روبین کنژوگه به دلیل سلامت کبد در محدوده نرمال قرار دارد. همچنین گفته میشود که در این گروه از بیماران بیلی روبین غیرکنژوگه به دنبال شرایطی مانند استرس، عفونتها، و کاهش کالری مصرفی افزایش میابد. این بیماری بیماری خطرناک و مشکل سازی نبوده و معمولا به صورت تصادفی تشخیص داده میشود . و اصولا اتلاق بیماری به آن مورد بحث است .
تشخیص سندرم ژيلبرت
 این سندرم با معاینه كبد و طحال و انجام برخی آزمایش‌های خونی قابل تشخیص است ، سونوگرافی كبد و طحال نيز از ديگر روشهاي تشخيصي است . همچنين تست ريفامپين به عنوان يك تست تشخيصي مورد استفاده قرار مي گيرد به نحوي كه باعث افزايش ميزان بيلي روبين سرم بيماران مي شود ، تاثير ريفامپين در افزايش ميزان بيلي روبين سرم بيماران مبتلا به ژيلبرت در مقايسه با افراد سالم مورد بررسي قرار مي گيرد .
اگر چه ريفامپين مي تواند معيار مناسبي براي تشخيص سندرم ژيلبرت (با حساسيت بالا) باشد . اما افزايش بيلي روبين به بالاتر از حد طبيعي بعد از تجويز ريفامپين يك نقص محسوب ميشود .
درمان سندرم ژيلبرت
 سندرم ژیلبرت یک اختلال خوش خیم ارثی است . اما بسياري از مبتلایان این سندرم ، نسبت به علائم ظاهري آن شكايت دارند مانند زردي در چشمها و پوست ( بعلت افزایش بیلی روبین غیر کنژوگه در خون ) از آنرو  مي توان با رعايت برخي نكات موجب تخفيف در بروز آن شد :
اجتناب از گرسنگي و تشنگي ، خستگي مفرط ( مانند ورزشهای سنگین و طولانی مدت ) ـ جلوگیری از فشارهاي عصبي ،  اضطراب و افسردگی ـ پرهيز از مصرف دخانيات ، الكل و مواد مخدر  ـ  همچنین داشتن خواب كامل شبانه از اين جمله میباشند .
رژيم غذايي سرشار از پروتئين و كم چرب ، مصرف مایعات و انواع ويتامين ها بصورت طبيعي در  بهبود افراد مبتلا به GS موثر ميباشد . از انواع مواد غذايي موثر در درمان سندرم ژيلبرت ميتوان از كلم ، گل کلم ، كلم بروكلي ، هويج ، چغندر ، آوﮐﺎدو ، آسپاراگوس ، بلوبري ، آلو ، زرشك ، ذغال اخته ، چاي گل قاصدك ، ژله رویال یا شاه انگبین ، روغن ماهي و گردو نام برد . 
داروها :
فنوباربیتال سبب کاهش بیلی روبین می شود ، فنوباربیتال فعال کننده آنزیم UDPGT است که در نتیجه عمل آن بیلی روبین بیشتری کونژوگه می گردد و افزایش دفع بیلی روبین از راه ادرار را سبب می شود .
کلوفیبرات : در تحقيقاتي كه توسط دكتر Kutzk و همكارانش صورت گرفت نشان داد ﮐﻠﻮﻓﯿﺒﺮات در كاهش زردي در مبتلايان به سندرم ژيلبرت بسيار موثر است . كلوفيبرات با مكانيسم القاء آنزيم هاي كبدي باعث افزايش كنژوگاسيون بيلي روبين و ترشح آن مي شود و نيز القاء كننده پروتئين ناقل Z مي باشد  كلوفيبرات در القاء كونژوگاسيون سه برابر مؤثر تر از فنوباربيتال است .
گليسين ، اسيد گلوتاميک ، سيستئين ، متيونين : در پژوهش های جديد دیده شده استفاده از اسيد آمينه هاي گليسين ، اسيد گلوتاميک ، سيستئين كه از اجزاء سازنده گلوتاتیون ميباشند و همچنين ﻣﺘﯿﻮﻧﯿﻦ ، مسير (pathway II) توليد آنزيم گلوكورونيل ترانسفراز را فعال مي سازد و در نتيجه توليد اين آنزيم ، بيلي روبين كاهش مي يابد .
اسيد آمينه تورین نيز نقش مهمي را در بهبود عملكرد كبد در دفع سموم ايفا ميكند .
اسید فولیك نیز در بهبود برخی از مبتلایان موثر بوده است . کمبود اسید فولیک یکی از عوامل افزایش دهنده تولید بيلي روبين درروند خونسازي غير مؤثر میباشد .
نکته : مصرف این داروها بدون مشورت با پزشک توصيه نميشود .
سندرم ژيلبرت و طول عمر
 این سندرم یك اختلال خوش خیم ارثی است . و رابطه اي با كاهش طول عمر ندارد و افراد مبتلا همانند افراد ديگر ميتوانند زندگي طبيعي (ازدواج ، تولد فرزند ) داشته و جاي هيچ نگراني وجود ندارد.
انتقال سندرم ژیلبرت به فرزندان
 سندرم ژیلبرت بصورت اتوزوم غالب منتقل میشود. یعنی اگر یکی از والدین دارای اون بیماری باشه احتمال انتقال ژن منفرد آن به هر کدام از فرزندان و بروز اثرات آن50% است. ممکن است همه بیمارانی که دارای ژن معیوب می باشند علامت دار نباشند.

عمل تومور بزرگ روده از طریق کولونوسکوپی

تصاویر زیر مراحل عمل جراحی تومور بزرگ روده را که بوسیله کولونوسکوپی انجام می گیرد نشان می دهد:




عمل تومور بزرگ معده از طریق آندوسکوپی

تصاویر زیر مراحل عمل جراحی تومور بزرگ معده را که بوسیله آندوسکوپی انجام می گیرد نشان می دهد:





۱۳۹۰ آبان ۲۴, سه‌شنبه

بيماري کرون


بيماري کرون
 بيماري کرون، يک بيماري التهابي دستگاه گوارش است که ممکن است افراد در سنين کودکي و بزرگسالي به آن مبتلا شوند. علائم شايع بيماري شامل زخم (آفت) دهان، اسهال، درد شکم، کاهش وزن و تب است. همچنين بيمار ممکن است به علائم خارج روده­اي از قبيل راشهاي پوستي، درد مفاصل، التهاب چشم، و با شيوع کمتر اختلالات کبدي مبتلا شود. اگر چه بيماري کرون يک بيماري مزمن است، درمانهاي دارويي و جراحي به کنترل بيماري کمک مي­کند تا بيمار براي مدت طولاني بدون علائم زندگي کند.
علل :علت بيماري کرون ناشناخته است. اطلاعات موجود درباره اين بيماري نشان دهنده آن است که بيماري در بين اقوام و گروه هاي خاص بيشتر از گروه هاي ديگر ديده مي شود و اين دلالت بر آن دارد که فاکتورهاي ژنتيک در بروز بيماري مي­تواند نقش داشته باشد. باور بر اين است که در افرادي که از نظر ژنتيکي، حساس هستند سيستم ايمني بدن توسط يک محرک تحريک شده و باعث التهاب در دستگاه گوارش مي شود. همچنين باکتري و غذاي موجود در دستگاه گوارش نيز در بروز بيماري نقش دارند. اين آسيب عامل اصلي بروز علائم بيماري است.
دوره بيماري :مشخصه بيماري، شعله ور شدنها (وخيم شدن بيماري )و بهبودهاي عود کننده (بهتر شدن بيماري) است. حدود 20-10 درصد بيماران بعد از اولين شعله ور شدن وارد مرحله بهبودي مي شوند. اين خصوصيات در ساير بيماران، طيف گسترده اي از پر يودهاي عود کننده با علائم خفيفي مثل اسهال و دردهاي شکمي خفيف تا پريودهايي با شيوع کمتر و علائم شديد و ناتوان کننده از قبيل درد شکم و انسداد روده را شامل مي شود.  درمان باعث خاموشي بيماري و سپس طولاني شدن دوره خاموشي بيماري مي­شود. در بيشتر موارد بيماري کرون، ترمينال ايلئوم (يک ناحيه از روده کوچک) و کولون را در گير کرده و باعث ايلئيت و کوليت مي شود.
التهاب در اين ناحيه مي تواند باعث ايجاد فيستول، سوراخ شدن ديواره روده يا تنگ شدن دستگاه گوارش و انسداد شود. بيماري کرون همچنين مي تواند باعث بوجود آمدن فيسور، زخم، آبسه و فيستول در ناحيه اطراف مقعد شود.
درمان:درمانهاي دارويي مختلفي در درمان بيماري کرون مورد استفاده قرار مي­گيرد. انتخاب دارو به ناحيه درگير در دستگاه گوارش و علائم موجود بستگي دارد.
داروهايي که عموماً استفاده مي شوند به شرح زير مي باشد:
سولفاسالازين
سولفاسالازين يکي از اولين داروهايي است که در درمان بيماري کرون محدود به کولون استفاده شده و کماکان نيز مصرف مي شود. سولفاسالازين در چند روز اول مصرف، باعث کاهش علائم شده ولي اثر کامل درماني حدوداً به چهار هفته مصرف نياز دارد. عوارض جانبي مانند واکنش هاي آلرژيک که در اقليت بيماران رخ مي دهد و همچنين سردرد که مصرف دارو را مسئله ساز کرده است.
 آمينوساليسيلات
داروهاي 5- آمينوساليسيلات (مانند آساکول و پنتاسا) همانند داروي سولفاسالازين مي باشند اما کمتر باعث سردرد و واکنشهاي آلرژيک مي شوند.
در مقايسه با سولفاسالازين اين داروها بادوز بالاتر مي توانند مصرف شوند. بعلاوه داروها طوري فرموله شده اند که با آساکول در ترمينال ايلئوم و با پنتاسا در روده کوچک آزاد شوند. اين امر باعث مي شود که دارو ناحيه درگير را هدف قرار دهد. نکته منفي در مورد دارو قيمت بالاي آن است.
آنتي بيوتيک ها
مترونيدازول و سيپروفلوکساسين داروهايي هستند که اغلب تجويز مي شوند.
گلوکوکورتيکوئيدها
استروئيدها مانند پردنيزون و بودسونيد در بيماري متوسط فعال تا شديد کرون مي تواند باعث بهبودي شود. بهر حال داروهاي استروئيدي دوره بهبودي را طولاني نمي کنند و بدنبال مصرف طولاني، عوارض جانبي جدي بدنبال خواهند داشت.
داورهاي تعديل کننده سيستم ايمني: داروهايي هستند که باعث کاهش التهاب بيماري مي شوند. آزاتيوپرين. 6- مرکاپتوپورين و متوترکسات داروهايي هستند که بطور شايع استفاده مي شوند، اگر چه داروهاي بسياري نيز در حال مطالعه هستند و گاهي اوقات مصرف مي شوند. اين داروها در بيماراني که به خط اول درمان با داروهايي مانند آنتي بيوتيکها، سولفاسالازين و 5- آمينوساليسيلات ها پاسخ نداده اند و يا بويژه افرادي که براي کنترل علائم نيازمند به مصرف استروئيدها هستند مصرف مي شود. داروهاي تعديل کننده سيستم ايمني مدت زماني طولاني (6-3 ماه) طول مي کشد تا حداکثر کارآمدي دارو بدست آيد و اغلب براي مدت زماني طولاني تجويز مي شود. شايعترين عوارض جانبي اين داروها شامل کاهش گلبولهاي سفيد خون، هپاتيت، پانکراتيت مي باشد. در نتيجه انجام منظم آزمايش خون جهت کنترل اين عوارض ضروريست.
داروي ديگري که گاهي اوقات مصرف مي شود داروي سيکلوسپورين است که ساپرس کننده قوي سيستم ايمني مي باشد. اين دارو ممکن است براي بيماران دچار فيستول هاي مقاوم به درمان استفاده شود.
Infliximab (اينفليکيسماب)
دارويي است که در درمان بيماريهاي التهابي مانند آرتريت روماتوئيد استفاده مي شود و بعد ها به اين موضوع پي برده شد که براي بيماران مبتلا بيماري التهابي روده مانند بيماري کرون نيز موثر مي باشد. اين دارو حاوي نوعي آنتي بادي است که TNF را که عقيده بر اين است که باعث پيشرفت التهاب در روده مي شود را خنثي مي کند.
اين دارو معمولاً در بيماراني که به خط اول درمان با آنتي بيوتيکها و داروهاي 5-ASA پاسخ نمي دهند استفاده مي شود. اين دارو بخصوص در بيماران مبتلا به بيماري کرون همراه با فيستول و افراد با بيماري متوسط تا شديد مقاوم بدون فيستول موثر مي باشد.
عوارض جانبي :
پاسخهاي بيولوژيک بدن را از طريق تغيير توانايي سيستم ايمني بدن تغيير مي­دهد. از اينرو در بيماران مبتلا به عفونت شديد نبايد استفاده شود.
غربالگري دقيق براي بيماري سل قبل از شروع درمان لازم است بدليل اينکه خطر عفونت فعال بيماري سل افزايش مي يابد. در صورت سابقه ابتلا به بيماري سل، درمان دارويي جهت پيشگيري از فعال شدن مجدد بيماري توصيه مي شود. بدليل افزايش خطر لنفوم، اين داروها در بيماران مبتلا به لنفوم يا بيماراني که در گذشته تحت درمان لنفوم قرار گرفته اند توصيه نمي شود. تحقيقات بيشتري در اين زمينه بايد انجام شود.
توصيه هاي تغذيه اي تا کنون رژيم غذايي خاصي که باعث بهبودي بيماري کرون شود شناخته نشده است. با وجود مطالعات علمي اندک، اکثر اين رژيمهاي غذايي پيشنهاد مي شوند. ممکن است مصرف بعضي از مواد غذايي خصوصاً در زمان شعله ور شدن بيماري، باعث وخيم شدن علائم بيمار شوند که منطقي است مصرف اينگونه مواد غذايي محدود شوند. داروهاي ضد التهابي غير استروئيدي (مانند بروفن و ناپروسين) بدليل اينکه بيماري را وخيم تر مي کنند نبايد مصرف شوند.
جراحي90-85 درصد بيماران در سال اول بعد از جراحي بدون علائم هستند و تا حدود 20 درصد بيماران تا 15سال بعد از جراحي بدون علائم هستند. اگر بيماري کرون محدود به کولون بوده و کولون بيمار برداشته شود، فقط 10 درصد از بيماران عود بيماري را در عرض 10 سال تجربه خواهند کرد
درمان بيماري راجعه: اگر بيماري کرون بعد از بهبودي يا جراحي مجدداً شعله ور يا فعال شد، درمان دارويي همانند درمان دارويي اوليه بيماري کرون مي باشد. در بعضي از موارد، داروهاي ديگري براي درمان عود بيماري استفاده مي شود.
عوارض
اختلالات  روده اي بيماري کرون  و التهاب مداوم مي تواند باعث اختلالات ثانويه سلامتي شود. خوشبختانه بسياري از اين اختلالات قابل پيش بيني و پيشگيري مي باشند. در صورت بروز، اغلب اين اختلالات با موفقيت درمان مي شوند.
التهاب معده و قسمت فوقاني روده
بيماري کرون محدود به قسمت فوقاني دستگاه گوارش ممکن است به داروهايي که در درمان پپتيک اولسر استفاده مي شوند پاسخ دهد. داروهاي استروئيدي خوراکي و سرکوب کننده سيستم ايمني ممکن است در موارد شديد بيماري، جهت کنترل التهاب استفاده شوند.
ايلئيت
ايلئيت فعال در وهله اول با داروهاي 5- آمينوساليسيلات درمان مي شود. آنتي بيوتيک ها،  استروئيدها و داروهاي سرکوب کننده سيستم ايمني ممکن است در بيماران با علائم متوسط تا شديد مورد استفاده قرار گيرند. داروهاي  ضد اسهال نيز در درمان اسهال مورد استفاده قرار مي گيرند. ايلئيت شديد نياز به مراقبت نزديک، استراحت روده اي (دوري از غذاي جامد) تغذيه روده اي (تغذيه از طريق لوله بيني- معده اي) يا تغذيه از راه غير خواراکي (تعذيه وريدي) و جراحي دارد.
ايلئوکوليت و کوليت
بيماري کرون که ايلئوم و کولون يا کولون را به تنهايي درگير مي کند در خط اول با داروي سولفاسالازين يا 5-ASA درمان مي شود. در بعضي از بيماران، داروهاي آنتي بيوتيک و استروئيدي نيز در درمان استفاده مي شوند. بيمارمبتلا به  ايلئوکوليت و کوليت شديد ممکن است نياز به بستري در بيمارستان، استراحت روده اي، تغذيه روده اي يا غير خوراکي و درمان طولاني مدت با داروهاي سرکوب کننده سيستم ايمني داشته باشد. داروهاي 5-ASA معمولاً به عنوان داروي نگهدارنده خاموشي (بهبودي) در ايلئوکوليت و کوليت استفاده مي شوند.
سوء تغذيه
التهاب در دستگاه گوارش منجر به سوء تغذيه در بيماران مبتلا به بيماري کرون مي شود. اين التهاب باعث جلوگيري از جذب مواد مغذي و انرژي از مواد غذايي و مايعات مصرف شده مي شود. سوء تغذيه نتايجي مانند تاخير در رشد و بلوغ در کودکان، استئوپروز (پوکي استخوان) کاهش تحمل در جراحي و اختلالات رواني- اجتماعي را بدنبال دارد. سوء تغذيه غالباً با ارزيابي هاي منظم وضعيت تغذيه، قابل پيشگيري خواهد بود. بطور تيپيک يک پزشک يا متخصص تغذيه با مروري بر تغذيه بيمار، انجام معاينات باليني و تستهاي آزمايشگاهي به اين کمبود پي­ خواهد برد.  در اغلب بيماران مصرف مکملهاي غذايي مي تواند سوء تغذيه را جبران کند.
 عوارض استخواني
بيشتر از 30% از بيماران به کرون به بيماري استئوپروز مبتلا خواهند شد که اين امر به شکستگي هاي استخواني منجر خواهد شد. بخصوص بيماراني که براي مدت طولاني استروئيد مصرف مي کنند و خانمهاي يائسه در معرض اين عارضه هستند. سنجش منظم دانسيته استخواني مي تواند وقوع استئوپروز را در مراحل اوليه آن در اين بيماران مشخص کند.
عوارض کبدي و کيسه صفرا
بيماري کرون ميتواند به التهاب کبد منجر شود که اين عارضه با داروهايي که براي درمان روده اي بيماري کرون بکار مي روند قابل درمان خواهد بود. بيماري کرون بندرت در مجراي صفراوي التهاب ايجاد مي­کند.  
سرطان کولورکتال
در تمام بيماران مبتلا به بيماري کرون خطر گسترش سرطان کولورکتال در محل التهاب فعال افزايش مي يابد. بهر حال سرطان اتفاق نمي افتد مگر اينکه بيمار براي مدت طولاني به بيماري کرون مبتلا بوده باشد. اکثر متخصصين جهت غربالگري براي تشخيص تغييرات پيش سرطاني و سرطاني در کولون، انجام کولونوسکوپي هاي منظم را توصيه مي­کنند.
تغييرات پوستي
ضايعات التهابي متعددي در پوست بيماران مبتلا به کرون از قبيل اريتم نودوزم و پيودرما پيگما نتوزوم مي تواند ديده شود. غالباً اين ضايعات با درمان علائم شکايات روده اي اين ضايعات نيز بهبود درمان خواهند يافت، اما ممکن است يک دوره استروئيد خوراکي نيز مورد نياز باشد.
التهاب چشمي
التهاب چشمي (يووئيت يا  اسکلريت) در بيش از 5% بيماران کرون ديده مي شود. علائم يووئيت شامل مشاهده اجسام شناور، درد چشمي، تاري ديد، فتوفوبي و سردرد مي­باشد.  
يک يا هر دو چشم ممکن است درگير شود. اين اختلالات به درمان دارويي کرون پاسخ مي دهند، اما استفاده از داروهاي موضعي (قطره هاي چشمي) نيز ممکن است ضروري باشد.
زخمهاي دهاني
زخم دهاني که بعنوان آفت دهاني شناخته مي شود، اغلب در زمان شعله ور شدن بيماري کرون ديده مي شود. آنها معمولاً بين لثه ها و لب پائيني يا در طرفين يا زير زبان ديده مي شوند. اغلب دردناک هستند، ولي اغلب به داروهايي که در درمان بيماري روده اي استفاده مي شوند پاسخ مي دهند. مصرف داروهاي موضعي بر روي زخم (مانند هيدروکورتيزون يا سوکرالفات) ممکن است در درمان کمک کننده باشد.
 عوارض اطراف مقعدي
عوارض عمده شامل فيسور، زخم، فيستول، آبسه و استنوز (تنگي) مي باشد. اين عوارض ممکن است به تنهايي يا با هم اتفاق بيفتد. علائم مي تواند از درد در مقعد و ترشح چرکي تا خونريزي و يبوست متغيير مي باشد.
حدود 45-35 درصد بيماران مبتلا به بيماري کرون در طول مدت زندگي خود عوارض اطراف مقعدي را تجربه خواهند کرد. بعضي از آنها بدون درمان بهبود خواهند يافت، اما مابقي احتياج به درمان دارويي با آنتي بيوتيکها، شياف استروئيدي، داروهاي سرکوب کننده سيستم ايمني يا جراحي دارند. نشستن در آب ولرم و تميز کردن ناحيه مقعد، بهبودي را تسريع خواهد کرد.
منبع: http://ddrc.ac.ir/farsi/modules/news/article.php?storyid=9

کوليت اولسروز


کوليت اولسرو
کوليت اولسرو بيماري است که در آن جدار داخلي کولون (روده بزرگ) دچار التهاب مي شود. سيستم ايمني بدن بطور نابجا جدار داخلي کولون را موردحمله قرار داده و باعث ايجاد التهاب، زخم، خونريزي و اسهال مي شود.
اگر چه کوليت اولسرو يک بيماري مزمن و درمان قطعي ندارد، ولي بخوبي کنترل مي شود. اکثر بيماران زندگي فعال و پرباري دارند. بيماري معمولاً با مصرف طولاني مدت دارو و  نظارت دقيق بر عوارض بيماري به خوبي کنترل مي شود.
علل:به نظر مي رسد دو عامل در ايجاد بيماري کوليت اولسرو موثر باشند. زمينه ژنتيک و عوامل محيطي
1) ژنتيک
کوليت اولسرو تمايل به تکرار در اعضاي خانواده بيمار دارد و اين موضوع دلالت به نقش عوامل ژنتيکي در بروز اين بيماري دارد. در 10% تا 25% بيماران، يکي از بستگان درجه اول وي دچار بيماري التهابي روده مي باشد.
2) محيط
عوامل محيطي فراواني از جمله عفونتها، مي توانند باعث ايجاد بيماري در افراد داراي زمينه ژنتيکي شوند.
به علل ناشناخته، بيماري کوليت اولسرو در کشورهاي اسکانديناوي و توسعه يافته شايعتر است. بيماري مردان و زنان را به يک اندازه مبتلا مي کند. شايعترين سن ابتلا به بيماري کوليت اولسرو بين 30-15 سالگي است.
واژه هاي مشترک
-      بيماري محدود به رکتوم را پروکتيت اولسرو مي نامند.
-      واژه کوليت ديستال يا پروکتو سيگموئيديت زماني مورد استفاده قرار مي گيرد که بيماري تا قسمتي از کولون سيگموئيد پيشروي کرده باشد.
-      کوليت سمت چپ زماني گفته مي شود که التهاب تا انتهاي کولون عرضي پيشروي کرده باشد.
-      زمانيکه بيماري تا کولون صعودي پيشرفت کرده ولي به سکوم نرسيده باشد اين حالت را کوليت وسيع يا شديد مي­نامند.
-      واژه پانکوليت زماني مورد استفاده قرار مي گيرد که التهاب تا سکوم پيشروي کرده باشد.
علائم:علائم بيماري کوليت اولسرو مي تواند خفيف، متوسط يا شديد باشد و در طول زمان تغيير کند. واژه شعله ور شدن يا flare up زماني بکار برده مي شود که علائم بيماري تشديد يا بيماري فعال شود. واژه خاموشي يا remission  زماني بکار برده مي شود که بيماري خاموش يا غير فعال باشد.
بيماري خفيف
علائم بيماري کوليت اولسرو خفيف شامل خونريزي متناوب از مقعد، دفع بلغم و اسهال خفيف (کمتر از 4 بار در روز)مي باشد. ممکن است دل پيچه خفيف، زور زدن دردناک و دوره هايي از يبوست نيز مشاهده شود.
بيماري متوسط
علائم بيماري شامل اسهال خوني شل (تا 10 بار در روز)، کم خوني خفيف، درد خفيف تا متوسط شکم و تب خفيف مي باشد.
بيماري شديد
در بيماران مبتلا به کوليت اولسرو شديد، قسمت وسيعي از کولون و اغلب موارد تمامي روده بزرگ درگير است. علائم بيماري شامل اسهال (بيش از 10 بار در روز)، درد شديد شکمي، تب، کم آبي و خونريزي قابل توجه که اغلب منجر به کم خوني مي گردد. کوليت اولسرو شديد مي­تواند موجب کاهش وزن سريع شود.
بيماري برق آسا
به تشديد علائم بيماري کوليت اولسرو شديد که با افزايش گلبولهاي سفيد خون، بي اشتهايي و درد شديد شکمي همراه است بيماري برق آسا گفته مي­شود.  
بيماري خارج روده اي
اغلب مفاصل بزرگ (آرتريت، ساکروايلئيت)، چشم، پوست و با شيوع کمتر ريه از مناطقي هستند که ممکن است دچار التهاب گردند. اغلب موارد مفاصل بزرگ (زانوها، ستون فقرات)، چشم (اپي اسکلريت، يووئيت)، پوست ( پيودرماگانگرنزوم ، اريتم ندوزوم) و با شيوع کمتر ريه دچار التهاب مي گردند.
اين علائم معمولاً در بيماراني که دچار عود بيماري يا فعال شدن آن مي شوند مشاهده مي گردد. ديگر موارد التهاب مي تواند در بيماران مبتلا به کوليت اولسرو که در حال خاموشي است نيز مشاهده شود. يک نوع آن آرتريت ستون فقرات است که موجب درد کمر خواهد شد از ديگر موارد، که در 5% بيماران رخ مي دهد، التهاب مجاري صفراوي است که مي تواند موجب يک بيماري کبدي به نام کلانژيت اسکلروزان اوليه شود. اين بيماري (PSC) معمولاً با اندازه گيري آنزيمهاي کبدي خون آشکار مي گردد. در بيماران مبتلا به کوليت اولسرو خطر تشکيل لخته هاي خون و انواع خاص کم خوني نيز بيشتر است.
تشخيص:تشخيص اين بيماري بر اساس علائم و نشانه هاي بيماري، معاينه فيزيکي و تاريخچه بيماري مي باشد. علاوه بر آن نتايج آزمايشات تشخيصي مانند آزمايش خون، آزمايش مدفوع، سيگموئيدوسکوپي و يا کولونوسکوپي بايد در نظر گرفته شوند.
درمان:درمان کوليت اولسرو بر اساس محل درگيري کولون، شدت التهاب، علائم و شرايط فردي تعيين مي شود. در اکثر بيماران، کوليت اولسرو با دوره هاي مکرر عود و خاموشي مشخص مي شود. در نتيجه دو هدف اصلي از درمان، دست يافتن و حفظ بيماري در مرحله غير فعال (خاموشي)است که نيازمند درمان به مدت طولاني  مي باشد. از طرف ديگر، در حدود 15% از افرادي که دچار اولين حمله بيماري شده اند. ممکن است بيماري بدون نياز به مصرف دارو در مرحله remission يا خاموشي تا آخر باقي بماند.
پروکتيت و پروکتوسيگموئيديت
پروکتيت و پروکتوسيگموئيديت معمولاً با يک يا چند دارو که به صورت تنقيه، شياف يا کف مورد استفاده قرار مي گيرند درمان مي شوند.
در برخي از بيماران ممکن است نياز به تجويز داروي خوراکي مانند سولفاسالازين و 5- آمينوساليسيلات يا داروهاي مرتبط (Pentasa, Asacol, Colazol, Lialda and Dipentum) باشد.  در بعضي موارد ممکن است درمان استروئيدي (eg. cortenema مورد استفاده قرار گيرد. اثر درماني اين داروها معمولاً بعد از 3 هفته مصرف، ظاهر مي شود و در 90% موارد علائم بيماري از بين مي رود، و حدود 70% بيماران براي مدت طولاني در مرحله خاموشي يا بدون علامت خواهند بود. ادامه درمان با داروهاي حاوي 5-ASA جهت حفظ بيماري در مرحله خاموشي توصيه مي شود، اگر چه امکان قطع درمان نيز امکانپذير است.
پانکوليت
اکثر بيماران اين گروه که گستردگي درگيري به قسمت بالاتر از سيگموئيد رسيده باشد نيازمند داروهاي خوراکي هستند. تجويز داروهاي خوراکي همزمان با مصرف داروهاي موضعي در برخي از اين بيماران مي تواند سودمند باشد. ممکن است براي بيماران با علائم متوسط تا شديد به صورت موقتي داروهاي استروئيدي (معمولاً پردنيزون) به صورت سرپايي و يا تزريقي (در بيمارستان)تجويز شود. بعد از رسيدن به مرحله بهبودي يا خاموشي، بيمار بايد يکي از داروهاي خوراکي 5-ASA را بطور منظم مصرف کند.
سولفاسالازين
سولفاسالازين يکي از قديمي ترين داروهايي است که در درمان کوليت اولسرو بکار مي رود. شايعترين عوارض جانبي دارو شامل سردرد، بثورات جلدي، تهوع وعقيمي  برگشت پذير در مردان مي باشد. اين عوارض جانبي در بيشتر از 10% بيماراني که دارو مصرف مي کنند اتفاق مي افتد. افرادي که سولفاسالازين مصرف مي کنند بايد اسيد فوليک بصورت مکمل دريافت کنند چرا که اين دارو با جذب اسيد فوليک غذا تداخل داشته و مانع جذب آن مي شود.
آمينوساليسيلات
داروهاي حاوي 5- آمينوساليسيلات معمولاً بهتر از سولفاسالازين تحمل مي شوند. لذا آنها را مي توان در دوزهاي  بالاتر تجويز کرد که در نتيجه اثر بخشي آنها نيز افزايش مي يابد. شايعترين عوارض جانبي دارو شامل سردرد، ضعف، نفخ و دل پيچه مي باشد. ريزش مو و راشهاي پوستي شيوع کمتري دارند.
کورتيکو استروئيدها
تحمل مصرف داروهاي استروئيدي بدليل عوارض جانبي زياد مشکل خواهد بود.
افزايش اشتها، افزايش وزن، اکنه، احتباس مايع، لرزش و  تغييرات خلقي و مشکلات خواب از عوارض شايع مي باشند.
مصرف دارو با دوزهاي بالا و مدت طولاني، عوارض جانبي ديگري مثل ديابت، نازکي پوست، کبود شدن آسان، ظاهر کوشينگوئيد (پهن شدن صورت و قوز پشت) پوکي استخوان، رشد بيش از حد موهاي بدن، کاتاراکت (آب مرواريد)، افزايش فشار خون، زخم معده، نکروز (مشکلات جدي مفصلي) و عفونت دربردارد. بدليل خطر اين عوارض جانبي، داروهاي استروئيدي اکثر بيماران بايد هرچه زودتر قطع گردد.
درمان حالات مقاوم بيماري
به مواردي که بيماري به داروهايي که معمولاً باعث درمان آن مي شوند پاسخ نداده يا پاسخ ضعيفي داده باشد يا بيمار به کورتيکوستروئيدها (استروئيدها) جهت کنترل علائم وابسته شود، کوليت اولسروي مقاوم گفته مي شود.
اکثر بيماران به داروهاي سرکوب کننده سيستم ايمني پاسخ مي دهند. بيشترين داروهاي مصرفي 6- مرکاپتوپورين و آزاتيوپرين و اخيراً infliximab مي باشند. دگر علائم بيماري بهبود نيابد يا برخي عوارض ايجاد شود ممکن است عمل جراحي برداشتن روده برزگ نياز باشد.
مرکاپتوپورين و آزاتيوپرين
سالهاست که آزاتيوپرين جهت درمان موارد مقاوم کوليت اولسرو بکار مي رود. اين داروها در70-60 درصد بيماران باعث بهبودي علائم شده و نياز به استروئيدها را کاهش مي دهند. حدود 6-3 ماه طول مي کشد تا حداکثر اثر اين داروها ظاهر شود. بيماراني که اين داروها را مصرف مي کنند بايد مرتباً از نظر بروز عوارض که شامل کاهش گلبولهاي سفيد خون، پانکراتيت و ندرتاً هپاتيت مي­باشد کنترل شوند.
سيکلو سپورين
سيکلوسپورين يک داروي قوي سرکوب کننده سيستم ايمني است که معمولاً بعداز پيوند اعضا مورد استفاده قرار مي گيرد.
در بيماران مبتلا به کوليت اولسرو شديد و مقاوم به درمان بستري در بيمارستان، تجويز دارو بصورت تزريقي مي تواند بسيار موثر باشد. اين دارو معمولاً به عنوان داروي نگهدارنده در درمان کوليت اولسرو کمتر مورد استفاده قرار مي گيرد.
 Infliximab
دارويي است قوي که در درمان بيماريهاي کرون و آرتريت روماتوئيد. تجويز مي شده است  و در حال حاضر در درمان کوليت اولسرو مقاوم به درمان استفاده مي شود.
تعذيه
بيماران مبتلا به کوليت اولسرو پيشرفته اغلب دچار کاهش وزن و کمبودهاي تغذيه اي مي شوند. يک تغذيه مناسب به حفظ سلامتي و وزن نرمال مي تواند کمک کننده باشد.
غذايي که باعث کوليت اولسر شود يا کمک به حفظ مرحله خاموشي بيماري کند وجود ندارد.
تنها در مواردي که مصرف غذا علائم بيماري را تشديد کند پرهيز غذايي بايد صورت گيرد.
مصرف روزانه مولتي ويتامين منطقي به نظر مي رسد. از آنجايي که قبلاً هم اشاره شد بيماراني که سولفاسالازين مصرف مي کنند بايد اسيد فوليک را به بصورت مکمل مصرف کنند.
داروهاي ضد درد حاوي (NSAID) مانند بروفن و ناپروکسن توسط بيماران مبتلا به کوليت اولسرو نبايد مصرف شود چون ممکن است علائم آنها تشديد شود يا بيماري آنها عود کند. مصرف استامينوفن مشکل ساز نخواهد بود. اگر چه بهتر است قبل از مصرف داروهاي ضد درد، با پزشک يا داروساز خود مشورت کنيد.
بيماراني که دچار اسهال و دل پيچه هستند ممکن است با مصرف ميوه تازه و سبزيجات تازه، کافئين، نوشيدني هاي گازدار و مواد حاوي سوربيتول علائم آنها کاهش يابد.
داروهاي گياهي و طبيعي
داروهاي گياهي متعددي بصورت خوراکي يا تنقيه توصيه شده است ولي ميزان اثر بخشي و بي خطر بودن آنها به اثبات نرسيده است و نبايد مصرف کرد.
درمانهاي روانپزشکي
استرس علائم بيماري را بدتر خواهد کرد. بعضي از بيماران مشاوره فردي را و بعضي مشاوره گروهي، ارتباط با ساير بيماران مشابه (گروه درماني) را ترجيح مي دهند.
عوارض:
تنگي : به معني باريک شدن کولون يا رکتوم مي باشد. در تعداد کمي از افراد مبتلا به کوليت اولسرو اتفاق مي افتد و تنگي مي تواند باعث انسداد کولون شود.
خونريزي: افراد مبتلا به کوليت اولسرو در طول مدت بيماري خونريزي را تجربه خواهند کرد. در بعضي از بيماران کوليت مي تواند بحدي شديد باشد که شريان کوچک در کولون را درگير کرده و باعث خونريزي شديد شود.
توکسيک مگاکولون:از عوارض جدي بيماران مبتلا به کوليت شديد مي باشد. زماني اتفاق مي افتد که التهاب باعث گشاد شدن کولون، نازک شدن ديواره آن و عدم پاسخ به درمان دارويي در عرض 72 ساعت شود.
سرطان کولورکتال و کوليت اولسرو:در کل در مبتلايان به بيماري کوليت اولسرو خطر سرطان کولورکتال بالا مي رود. اگر چه ريسک در افراد مختلف متفاوت است. خطر ابتلا به سرطان در کوليت اولسرو به طول مدت بيماري و وسعت درگيري کولون بستگي دارد.
خطر ابتلا به سرطان کولون در صورت وجود بيماري ثانويه کلانژيت اسکلروزان اوليه نيز افزايش مي يابد. کلانژيت اسکلروزان اوليه  يک اختلال مزمن پيشرونده است که باعث التهاب، سخت و باريک شدن مجاري داخل کبدي و صفراوي مي شود.
منبع: http://ddrc.ac.ir/farsi/modules/news/article.php?storyid=6

کولیت‌اولسروز و تغذیه

کولیت‌اولسروز -Ulcerative Colitis- بیماری است که در آن جدار داخلی روده بزرگ دچار التهاب می شود.
کولیت‌اولسروز یکی از دو بیماری است که تحت عنوان بیماری های التهابی روده -Inflammatory Bowel Diseases- یا به اختصار IBD شناخته می شوند.
در کولیت‌اولسروز سیستم ایمنی بدن دچار اشتباه شده، جدار داخلی روده بزرگ را مورد حمله قرار می ‌دهد و باعث ایجاد التهاب، زخم، خونریزی و اسهال می ‌شود. بیماری معمولاً رکتوم -Rectum- و قسمت انتهایی کولون را درگیر می کند ولی می ‌تواند تمام کولون-Colon- را هم تحت تأثیر قرار دهد.
به علل ناشناخته این بیماری در کشورهای پیشرفته مثل آمریکای شمالی، انگلستان و اسکاندیناوی شایع تر از کشورهای در حال توسعه می باشد. کولیت‌اولسروز مردان و زنان را به یک اندازه مبتلا می کند و شایع ترین سن ابتلا بین ١۵ تا ٣٠ سالگی است.
اگرچه کولیت‌ اولسروز یک بیماری مزمن است که درمان قطعی ندارد، معمولاً با مصرف طولانی دارو و نظارت دقیق بر عوارض به خوبی کنترل می شود و بیش تر بیماران زندگی عادی و پرباری دارند.
- علل
با وجود پژوهش های بسیاری که انجام شده، علت این بیماری هنوز به خوبی شناخته نشده است. به نظر می رسد دو عامل در ایجاد این بیماری مؤثر باشند:
•  زمینه ژنتیک
•  عوامل محیطی
این دو عامل در نهایت باعث می شوند که سیستم ایمنی بدن دچار اشتباه شده و دیواره روده بزرگ -کولون- را مورد حمله قرار دهد.
ژنتیک
کولیت‌اولسروز ممکن است در اعضای خانواده مبتلایان تکرار ‌شود و این موضوع دلالت به دخالت عوامل ژنتیکی در بروز این بیماری دارد. در 10 تا 25% بیماران دچار کولیت‌ اولسروز، یکی از بستگان درجه اول مثل والدین یا خواهر و برادر دچار بیماری التهابی روده می باشد.
محیط
در حال حاضر دانشمندان بر این باورند که عوامل محیطی زیادی از جمله عفونت‌ها می توانند باعث ایجاد بیماری در افراد دارای زمینه ژنتیکی شوند؛ ولی در حال حاضر هیچ علت مشخصی به عنوان عامل اصلی شناخته نشده است. از آنجا که حیوانات مستعد ابتلا به این بیماری در صورت پرورش در محیط ‌های عاری از میکروب‌ به آن مبتلا نمی ‌شوند، باکتری هایی که به صورت معمول در روده همه انسان ها زندگی می کنند، می توانند نقش مهمی در ایجاد کولیت ‌اولسروز داشته باشند.
- مشکلات تغذیه‌ایبیماران مبتلا به حالات شدید کولیت ‌اولسروز معمولاً دچار کاهش وزن و کمبودهای تغذیه‌ای می ‌شوند. پرهیز غذایی تنها باید در مورد غذاهایی صورت گیرد که علائم بیماری را واضحاً تشدید می کند. کسانی که به هر دلیل، تغذیه‌ خود را محدود می کنند باید مولتی ‌ویتامین به صورت روزانه دریافت کنند. تغییرات خاص در رژیم غذایی می تواند برخی از علائم را بهبود بخشد.
ویتامین‌ها و داروها
بهتر است بیماران مبتلا به کولیت‌اولسروز به صورت روزانه مولتی ‌ویتامین مصرف کنند.
بیمارانی که سولفاسالازین مصرف می کنند باید اسیدفولیک را به صورت مکمل دریافت کنند. از آنجا که اسیدفولیک از ایجاد بدخیمی های کولون جلوگیری می کند، در کسانی که مزالامین -Mesalamine- دریافت می کنند هم می تواند مفید باشد.
تغذیه‌ با لوله معده enteral feeding
تغذیه وریدی parenteral feeding
تغذیه با لوله معده و تغذیه داخل وریدی گاهی جهت درمان طولانی مدت کولیت ‌اولسروز مورد استفاده قرار می گیرد. این نوع روش های تغذیه ممکن است به طور موقت جهت بهبود وضعیت تغذیه بیمارانی که شدیداً بیمار هستند و نمی توانند برای بیش از یک هفته از راه دهان غذا بخورند استفاده ‌شوند.
تغذیه با لوله معده به کمک لوله ای که از طریق بینی وارد معده می شود و مواد مغذی بنیادی از آن مستقیماً وارد معده و سپس روده کوچک می شود، صورت می گیرد. تغذیه داخل وریدی معمولاً از طریق یک کاتتر وریدی انجام می شود که مواد مغذی را که به صورت سرم و استریل در آمده است را مستقیماً به جریان خون می ریزد.
- سؤالات متداول و مهم
از آنجایی که بیماری ‌های التهابی روده، بیماری ‌دستگاه گوارش هستند، طبیعی است که بیماران سؤالات زیادی در مورد تغذیه و رژیم غذایی داشته باشند. هیچ شاهدی دال بر این که ماده ای در رژیم غذایی باعث ایجاد این بیماری بشود وجود ندارد، اما بیماران IBD ممکن است با مصرف برخی از موادغذایی علائمشان بدتر شود، لذا محدود کردن این مواد باعث کاهش علائم و با بهتر شدن بیماری می شود.
١. بیماری های التهابی روده - بیماری کولیت اولسروز و کرون- چه تداخلی با روند هضم غذا دارد؟
برای اینکه بدانیم رژیم غذایی چگونه روی بیماران IBD تأثیر می گذارد، بهتر است خلاصه‌ای از اینکه چگونه بدن ما غذا را هضم می کند بدانیم.
کار اصلی دستگاه گوارش در روده باریک صورت می گیرد. در روده باریک شیره‌های گوارشی از کبد و پانکراس با غذا مخلوط می ‌شود و این روند مخلوط شدن توسط حرکات دودی روده نیز تقویت می گردد. بعد از این که غذا هضم شد و به ملکول‌های کوچک تبدیل گردید، جذب مخاط روده باریک می شود و وارد خون می گردد. غذای باقیمانده و ترشحاتی که جذب روده باریک نشده‌اند به صورت مایع وارد روده بزرگ می شوند. روده بزرگ بیش تر مایعاتی را که به غذا اضافه شده مجدداً جذب می کند، که نوعی نگهداری آب یا مکانیسم بازیافت محسوب می شود. مواد زائد طی روند اجابت مزاج از بدن دفع می شود.
وقتی روده باریک دچار التهاب می شود، شبیه به حالتی که در بیماری التهابی روده اتفاق می ‌افتد، دیگر نمی ‌تواند به طور کامل هضم و جذب مواد غذایی را انجام دهد و این مواد غذایی به همراه نمک‌های صفراوی جذب نشده، می ‌تواند در مقادیر متفاوت - بسته به میزانی از روده که در اثر التهاب آسیب دیده است- وارد روده بزرگ ‌شود. این مسئله یکی از دلایلی است که باعث ایجاد سوءتغذیه در این بیماران می گردد.
این بیماران دچار بی اشتهایی هم هستند. در ضمن غذاهایی که به طور کامل هضم نشده‌اند - حتی اگر خود روده بزرگ در اثر بیماری آسیب ندیده باشد- وارد آن شده و باعث تداخل در روند جذب آب می گردند. در کولیت اولسروز فقط کولون دچار التهاب می شود و روده کوچک کار خود را به صورت عادی انجام می ‌دهد. ولی چون کولون آب را به خوبی بازجذب نمی کند موجب اسهال می گردد.
٢. آیا IBD بر اثر حساسیت غذایی ایجاد می ‌شود؟
نه. بیماران مبتلا به IBD ممکن است مانند سایر افراد جامعه به غذاهای خاصی حساسیت داشته باشند ولی ابتلا به IBD ارتباطی با حساسیت غذایی ندارد. بسیاری از افراد عدم تحمل به غذاهای خاصی دارند ولی این به معنای حساسیت به آن غذاها نیست، مثلاً عدم تحمل لاکتوز. برخی از افراد بعد از مصرف قند لاکتوز که در لبنیات وجود دارد دچار اسهال، دل‌پیچه و نفخ شکم می ‌شوند. عدم تحمل لاکتوز یک مشکل شایع در جمعیت عادی است و لذا در بیماران مبتلا به کولیت‌اولسروز هم بسیار شایع است. علائم این بیماران در صورت محدود کردن لبنیات در رژیم غذایی کاهش می یابد، ولی کمبود دریافت لبنیات ممکن است باعث کاهش دریافت کلسیم گردد. در صورت محدود کردن لبنیات در رژیم غذایی کلسیم باید به صورت مکمل به بیمار داده شود. (اگر با مصرف لبنیات علائمش بدتر می شود، یا با حذف لبنیات حالش بهتر می شه، لبنیات رو حذف کن ومکمل کلسیم را توصیه کن)
٣. آیا غذاهای خاص التهاب روده را بدتر می کند؟
نه. اگر چه برخی از غذاها علائم بیماری را تشدید می کنند، ولی شاهدی دال بر این که التهاب روده را افزایش دهند وجود ندارد. واضح است که هر غذای آلوده‌ای که باعث مسمومیت غذایی یا عفونت روده ای شود می تواند علائم IBD را تشدید ‌کند.
۴. آیا رژیم غذایی خاصی برای بیماران IBD وجود دارد؟
هیچ رژیم غذایی یا برنامه خوراکی که بتوان به همه بیماران IBD توصیه کرد وجود ندارد. توصیه‌های غذایی باید مربوط به هر شخص باشد. این رژیم برای هر فرد بسته به نوع بیماری که دارد و قسمتی از روده که درگیر شده است باید تعیین گردد. به علاوه این بیماری ثابت نیست و ممکن است در طول زمان تغییر کند، لذا تغذیه بیمار نیز تحت تأثیر این تغییرات قرار می گیرد. نکته کلیدی آن است بیماران باید یک رژیم سالم و متعادل داشته باشند. عادات تغذیه‌ای سالم البته برای هر فردی لازم است و خصوصاً برای بیماران IBD ضروری است.
۵. از چه غذاهایی باید پرهیز کرد؟
قوانین یا توصیه‌هایی که شامل همه بیماران باشد، وجود ندارد.
اگر غذای خاصی وجود دارد که باعث تشدید مشکلات گوارش می شود، سعی کنید از آن دوری نمایید.  بهتر است آن غذای خاص به مدت چند هفته از رژیم غذایی حذف شده و علائم کنترل گردد، در صورتی که علائم بهتر شد و با شروع مجدد آن ماده غذایی مجدداً تشدید پیدا کرد، این موضوع می تواند نشان دهنده عدم تحمل نسبت به آن ماده خاص باشد و بهتر است مصرف آن را در رژیم غذایی محدود نمود.
در واقع رژیم غذایی مناسب تنها این نیست که تعدادی از غذاها را مصرف نکنید، بلکه باید مواد غذایی مورد نیاز بدن خود را نیز تأمین کنید. با بررسی برنامه غذایی بیمار، یک متخصص تغذیه می ‌تواند متوجه شود که آیا این رژیم غذایی نیازهای او را بسته به سن، جنس و جثه تأمین می کند یا نه، و اگر تأمین نمی ‌کند رژیم بیمار را به گونه‌ای تغییر دهد که مواد مغذی مورد نیازش را تأمین کند. این کار می ‌تواند از طرق مختلف مثل افزایش حجم غذا، تغییر محتوی غذایی یا اضافه کردن مکمل های غذایی صورت گیرد.
در حقیقت حجم بالای غذا نیست که رژیم مناسب را تعیین می کند، رژیم غذایی روزانه باید شامل مقادیر کافی از کالری، پروتئین و مواد مغذی باشد. یک رژیم متعادل باید شامل مواد غذایی از همه گروه‌های غذایی باشد.
۶. آیا بیماران IBD باید نکته خاصی را در مورد دریافت مایعات رعایت کنند؟
بله. در صورت اسهال مزمن همیشه احتمال کم آبی وجود دارد. اگر در هنگام اسهال مایعات کافی به بدن نرسد، ممکن است عملکرد کلیه ها مختل گردد. به همین علت بیماران IBD و سایر بیماری ‌هایی که اسهال مزمن ایجاد می کنند بیش تر دچار سنگ کلیه می شوند. به علاوه از دست دادن نمک بدن باعث احساس حالت ضعف می ‌شود. به همین علت بیماران دچار IBD باید خصوصاً در هوای گرم که مقدار زیادی مایع و نمک به صورت عرق از پوست دفع می شود مقادیر فراوانی مایع مصرف کنند. سعی کنید مایعات را آرام آرام بنوشید تا همراه آن هوا وارد شکم شما نگردید و دچار نفخ و ناراحتی نشوید. ٧. آیا تغذیه در بیماران IBD نقش مهمی دارد؟
بله، همین طور است. بیماران IBD خصوصاً آن هایی که کرون دارند و روده کوچک آن ها درگیر است به علل متعددی مستعد به سوءتعذیه هستند؛ کمبود اشتها که خود در اثر تهوع، درد شکم و تغییر مزه غذا ایجاد می شود.
بیماری ‌های مزمن نیاز بدن را به کالری و انرژی افزایش می دهند. خصوصاً این حالت در مواقع تشدید بیماری صادق است.
IBD خصوصاً کرون معمولاً باعث سوءهضم و سوءجذب پروتئین، چربی، کربوهیدرات، آب و تعداد زیادی از ویتامین‌ها و مواد معدنی می ‌شود. بنابراین خیلی از موادی را که شخص می خورد ممکن است به خوبی جذب بدن نشود. تغذیه مناسب یکی از راه هایی است که بدن بتواند سلامت خود را حفظ کند. بنابراین هر تلاشی باید صورت گیرد تا بدن دچار سوءتغذیه نشود.
تغذیه مناسب یکی از کلیدهای اصلی کنترل IBD به دلائل متعدد است:
•  داروها اثر بهتری در افرادی که از لحاظ تغذیه در وضعیت مناسبی هستند، دارند.
•  وقتی پروتئین‌ها و سایر مواد مغذی در IBD از دست می ‌رود، بنابراین باید غذای بیش تری جهت جبران به بیمار برسد و تأمین این هدف در زمانی که بیماری تشدید می شود بسیار مشکل است.
•  کمبود پروتئین، کالری و سایر مواد مغذی ممکن است موجب تأخیر رشد در بچه‌ها و نوجوانان شود.
•  از دست رفتن وزن در زنان و دختران می تواند باعث اختلالات هورمونی و در نتیجه اختلال سیکل‌های قاعدگی و حتی قطع موقت قاعدگی گردد.
نکته مهم: کسانی که بیماری قبل از بلوغ در آن ها ایجاد شده است، ممکن است دچار تأخیر در رشد شوند. اگر دریافت مواد غذایی مناسب نباشد، این تأخیر رشد بیش تر خواهد شد.
بنابراین عادات غذایی مناسب و دریافت کالری کافی بسیار مهّم است. کنترل بیماری با داروها و ندرتاً جراحی در کسانی که تغذیه مناسبی دارند بسیار مؤثرتر است.
٨. بهترین کار برای جلوگیری از دل پیچه و دل درد بعد از غذا چیست؟
در دوره‌های عود بیماری خوردن غذا می تواند موجب دل درد و دل پیچه شود، رعایت اصول زیر می تواند باعث کاهش این حالت شود:
- غذا را در اندازه‌های کم و در وعده‌های بیش تر مصرف کرد؛ به عنوان مثال به جای ٣ وعده غذا ۶ وعده غذا در روز با حجم کم تر استفاده نمود.
- غذاهای چرب و سرخ کرده را در رژیم غذایی کم تر استفاده کرد؛ کره، مارگارین، خامه و سس. در صورتی که جذب چربی ناکامل باشد، ممکن است باعث تولید گاز و اسهال شوند.
این علائم معمولاً در کسانی که قسمت های زیادی از روده کوچک آن ها درگیر است، ایجاد می شود.
- اگر بیمار عدم تحمل به لاکتوز - قند موجود در شیر-  دارد، باید از شیر و فرآورده‌های آن کم تر استفاده کند. برخی از مردم علاوه بر اینکه IBD دارند، نمی توانند به صورت مناسب لاکتوز را هضم کنند. علت آن است که سطح داخلی روده کوچک آن ها فاقد یک آنزیم لاکتاز است. هضم نامناسب لاکتوز موجب درد شکم، دل پیچه، نفخ و اسهال می گردد. از آنجا که علائم کمبود لاکتوز شبیه به علائم IBD است، افتراق این دو از هم بر اساس علائم مشکل است و یک تست ساده عدم تحمل شیر می ‌تواند این مطلب را مشخص کند. اگر شکی وجود داشت باید مصرف شیر محدود گردد. مکمل‌های لاکتاز می ‌تواند به بسیاری از لبنیات اضافه شود تا از بروز علائم جلوگیری گردد. به هر حال بهتر است که حتماً مقداری از لبنیات را شخص استفاده کند، چون این مواد غنی از مواد مغذی خصوصاً کلسیم و پروتئین هستند - اگر فردی کمبود لاکتاز دارد می تواند از قرص‌های لاکتاز قبل از مصرف غذاهای لبنی استفاده کند.
- ٣/٢ کسانی که کرون و درگیری روده باریک دارند دچار تنگی در قسمت انتهایی روده باریک یا ایلئوم-Ileum- می‌باشند. در این بیماران غذای کم فیبر با باقیمانده کم و مایعات می تواند در کاهش علائم و درد شکم کمک کننده باشد.
مصرف مواد غذایی پرفیبر مثل فندق، تخمه، ذرت و سبزیجات را محدود کنید. اگر روده در اثر بیماری باریک شده باشد، این مواد می تواند باعث دل پیچه شود. موادغذایی پرفیبر به طور کامل در روده باریک هضم نمی شوند و در صورت ورود به روده بزرگ باعث تحریک و انقباض آن شده و اسهال ایجاد می کنند، لذا غذاهای کم فیبر توصیه می ‌شود.
این رژیم‌ها معمولاً موقتی هستند و تا زمانی که تنگی روده به دارو جواب دهد یا تنگی با جراحی برداشته شود ادامه می یابند.
شما باید محدودیت‌ زیادی در رژیم‌های غذایی خود ایجاد نکنید چون محدودیت زیاد می ‌تواند تعادل در دریافت مواد غذایی را دچار مشکل کند.
- بیمارانی که دچار اسهال و دل‌پیچه هستند در صورتی که مصرف میوه، سبزی ، کافئین - موجود در قهوه و برخی نوشیدنی های گازدار- نوشیدنی ‌های شیرین و سوربیتول - یک نوع قند مصنوعی که در آبنبات‌ها و آدامس‌های بدون قند بکار می رود- را کاهش دهند، علائم آن ها کاهش می ‌یابد.
با وجود همه این تدابیر برخی از بیماران باز هم ممکن است دچار دل درد و دل پیچه بعد از غذا باشند. در این موارد داروها می ‌توانند کمک کنند. به عنوان مثال پردنیزولون و سایر کورتیکو استروئیدها می توانند به علت کاهش التهاب روده باعث شوند که عضو، عمل خود را بهتر انجام دهد. مصرف قرص‌های ضد اسپاسم - انقباض- و ضد اسهال،  ١۵ تا ٢٠ دقیقه قبل از غذا هم می تواند باعث کاهش علائم و بهبود تغذیه گردد. این داروها خصوصاً در زمانی که بیماری خفیف است، مفید می ‌باشند ولی در موارد شدید باید از مصرف آن ها خودداری کرد.
٩. آیا جایی برای مصرف غذاهای آماده یا تنقلات در بیماران IBD وجود دارد؟
بچه‌های دچار IBD مشکلات خاصی دارند و تغذیه مناسب از اهمیت بالایی در آن ها برخوردار است. والدین گاهی اوقات فکر می ‌کنند که غذاهای آماده نقشی در تغذیه سالم ندارد، در صورتی که این عقیده می ‌تواند درست نباشد. بعضی از غذاهای آماده حاوی مواد مغذی و کالری فراوان هستند. به عنوان مثال پیتزا دارای پنیر فراوان است که کلسیم، ویتامین D و پروتیئن فراوان دارد، سس گوجه فرنگی حاوی ویتامین‌های A و C است و خمیر آن غنی از ویتامین B می ‌باشد. این موضوع شامل سایر غذاهای آماده مثل همبرگر یا چیزبرگر هم می ‌شود، اگر چه همه این غذاها دارای چربی و نمک بیش از حد معمول هستند. ژله‌های محتوی شیر و بستنی منبع خوبی از کلسیم، پروتئین و کالری هستند.
١٠. آیا بیماران دچار IBD غذا را به حالت عادی جذب می کنند؟
گاهی اوقات بله. کسانی که تنها روده بزرگ آن ها دچار التهاب است، غذا را به درستی جذب می ‌کنند. اما بیماران کرونی که روده باریک آن ها گرفتار است، امکان دارد دچار اختلالاتی در هضم شوند.
  آن ها ممکن است غذای کافی بخورند ولی به اندازه کافی جذب نکنند. در واقع ۴٠% بیماران کرون کربوهیدرات ها را به خوبی جذب نمی کنند. آن ها ممکن است پرهوایی، نفخ و اسهال را در کنار کمبود مواد غذایی ضروری تجربه کنند. اختلال جذب چربی ‌ها مشکل دیگری است که حداقل ٣/١بیماران کرون به آن مبتلا می ‌شوند.
کسانی که ایلئوم آن ها درگیر بیماری است یا برداشته شده است بسته به وسعت آن در ریسک هستند. اگر فقط ٣٠ تا ۶٠سانتیمتر آخر ایلئوم دچار التهاب شده باشد، جذب همه مواد غذایی به جز ویتامین B12 عادی خواهد بود. اگر بیش تر از این مقدار از روده دچار التهاب باشد، جذب چربی ها هم مختل می ‌شود. اگر قسمت بالای روده هم درگیر باشد، اختلال جذب بدتر هم می شود و احتمال کمبود بسیاری از مواد مغذی، مواد معدنی و خیلی از ویتامین‌ها وجود دارد.
١١. آیا لازم است ویتامین‌ها به صورت قرص تجویز شود، اگر لازم است کدام ویتامین‌ها هستند؟
این موضوع بسته به میزان و مکان بیماری دارد. همان طور که گفته شد ویتامین B12 در ایلئوم انتهایی جذب می شود. بنابراین کسانی که به علت کرون دچار التهاب این قسمت از روده هستند یا در اثر جراحی این بخش از روده آن ها برداشت شده است،  نمی ‌توانند ویتامین  B را به صورت خوراکی از راه غذا یا دارو به اندازه کافی جذب کنند. برای جلوگیری از کمبود این ویتامین، که با اندازه‌گیری آن در خون مشخص می شود، باید تزریق ماهانه ویتامین B12 در داخل عضله صورت گیرد.
بیمارانی که سولفاسازین-Sulfasalazine، آساکول‌ -Asacol- و پنتازا - Pentaza-  مصرف می کنند معمولاً دچار کمبود اسیدفولیک می شوند. این بیماران باید قرص فولات دریافت کنند.
برای بیش تر بیمارانی که IBD دارند بهتر است، مولتی ویتامین به صورت مداوم مصرف کنند. اگر دچار سوءهضم هستند یا عمل جراحی روده شده‌اند، سایر ویتامین‌ها مثل ویتامین D نیز مورد نیاز است. ۶٨% بیماران کرون دچار کمبود ویتامین D هستند که شایع ترین نوع کمبود ویتامین در این بیماران محسوب می ‌شود. ویتامین D برای سلامت استخوان و متابولیسم کلسیم ضروری است. این ویتامین برای کسانی که در نواحی با آفتاب کم زندگی می کنند یا بیماری آن ها فعال است، ضروری می ‌باشد.
ویتامین‌های A، K، D، E محلول در چربی بوده و جذب آن ها سخت‌تر از سایر ویتامین‌هایی است که در آب محلول می ‌باشند، لذا جذب آن ها در صورتی که به صورت شربت تجویز شوند، بهتر از قرص است.
١٢. آیا ماده معدنی خاصی توصیه می شود؟
اکثر بیماران IBD کمبود موادمعدنی ندارند، ولی فقرآهن در بیماران کولیت اولسروز و کرون دیده می شود. علت کم خونی، خونریزی و التهاب کولون است. تشخیص این بیماری بر اساس اندازه گیری آهن خون صورت می گیرد و با تجویز آهن خوراکی به صورت قرص یا شربت درمان می شود که به صورت معمول mg ٣٠٠ یک تا سه بار در روز - بسته به میزان کمبود و تحمل بیمار- تجویز می شود. آهن خوراکی رنگ مدفوع را سیاه رنگ می کند و این می ‌تواند با خونریزی روده اشتباه شود.
کمبود پتاسیم و منیزیم هم ممکن است مشاهده شود. کمبود پتاسیم به علت اسهال و استفراغ یا در اثر مصرف پرونیزولون ایجاد می ‌شود. پتاسیم به صورت قرص یا سایر اشکال در دسترس است. کمبود منیزیم که در اسهال مزمن، درگیری شدید روده باریک یا در کسانی که قسمت بزرگی از روده  آن ها برداشته شده است ایجاد می ‌شود و می ‌تواند به صورت مصرف خوراکی اکسید منیزیم جبران شود.
مواد معدنی نادر -Trace Elements- موادی هستند که مقادیر بسیار کمی از آن ها جهت انجام برخی اعمال بیولوژیک بدن ضروری می باشند. کمبود این مواد در بیماران کرون خصوصاً آن هایی که قسمت بزرگی از روده آن ها درگیر است و تغذیه مناسبی ندارند مشاهده می شود.
 کمبود کلسیم و بیماری ‌های استخوان در IBD:
کمبود کلسیم - چه به صورت تنها چه همراه با کمبود ویتامین D- و بیماری ‌های استخوان در IBD مشاهده می ‌شود. بیماران IBD ممکن است کلسیم کافی در رژیم غذایی خود دریافت نکنند چرا که ممکن است لبنیات را به علت عدم تحمل به لاکتوز یا تصور اینکه نسبت به آن عدم تحمل دارند مصرف نکنند، یا به اندازه کافی Ca به صورت خوراکی مصرف کنند ولی به علت بیماری روده کوچک یا به علت این که قسمتی از روده کوچک آن ها در اثر جراحی برداشته شده است به اندازه کافی آن را جذب نکنند. در ضمن برخی از داروهایی که در IBD مصرف می ‌شوند ممکن است برای استخوان مضر باشند.
 پردنیزولون یا سایر استروئیدها باعث می ‌شوند که تشکیل استخوان جدید به تأخیر بیفتد یا اینکه باعث تسریع تخریب استخوان کهنه می شوند. همچنین این داروها با جذب Ca تداخل دارند. به علاوه خود بیماری کرون به نظر می رسد که باعث نازک شدن استخوان و استئوپروز می شود. بنابراین بررسی میزان استحکام استخوان -Bone Densitometry- برای کسانی که در معرض خطر هستند توصیه می ‌شود.
 اگر نمی شود داروی پرونیزولون را قطع کرد باید دُز مصرف آن را کم کرد یا آن را به صورت متناوب مصرف کرد تا این عوارض کاهش یابد. لذا بیماران باید کلسیم مورد نیاز خود را از طریق مواد خوراکی به صورت روزانه دریافت کنند یا به صورت مکمل برای آن ها تجویز شود.
تحقیقات در زمینه این که آیا داروهایی که جهت پوکی استخوان به علل دیگر مثلاً یائسگی استفاده می ‌شوند، می تواند در حل این مشکل در بیماران IBD هم مفید باشد ادامه دارد.
این داروها شامل بی فسفات ها مثل فوزاماکس -Fosamax، کلسی تونین و فلوراید می باشد.
١٣. حمایت تغذیه‌ای -Nutritional support- چیست؟
از آنجا که IBD خصوصاً کرون در اثر حمایت تغذیه‌ای می تواند بهبود یابد ممکن است ضروری باشد تا مایعات حاوی مواد مغذی به صورت مستقیم به داخل معده آن ها وارد شود. این نوع تغذیه، تغذیه روده ای -Entral Nutrition- نام دارد.
این روش تغذیه معمولاً از طریق یک لوله که از بینی به سمت معده هدایت می شود صورت می ‌گیرد. این نوع تغذیه می ‌تواند از طریق گاستروستومی نیز صورت گیرد. گاستروستومی یک عمل جراحی است که در آن راهی از معده به سطح شکم باز می شود و لوله تغذیه‌ای از طریق این راه وارد معده می ‌شود.
برخی بیماران این روش را ترجیح می دهند چون گذراندن لوله از بینی باعث ناراحتی آن ها می ‌شود.
تغذیه کامل وریدی TPN-Total parentral nutrition- از طریق کاتتری در داخل یک رگ بزرگ معمولاً در قفسه سینه، صورت می گیرد. چون در این روش غذا دیگر وارد روده نمی شود، باعث می شود روده ها استراحت کنند ولی عوارض و هزینه بیش تری در پی دارد.
١۴. تغییرات رژیم غذایی جهت جلوگیری از عود بیماری لازم است؟
به علل ناشناخته انواع خاصی از فیبرهای غذایی باعث جلوگیری از عود بیماری می ‌شوند ولی مطالعات بیش تر در این زمینه مورد نیاز است.
١۵. چه مطالب جدیدی در مورد تغذیه بیماران مبتلا به IBD وجود دارد؟
• روغن ماهی و دانه‌های گیاهی - در رژیم غذایی یا به صورت مکمل- جهت کمک به کاهش التهاب روده مورد استفاده قرار گرفته است.
• کربوهیدرات های پیچیده که توسط روده کوچک هضم  نمی شوند مثل Psyllium stimulate، باکتری ‌های کولون را تحریک می ‌کند تا اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه تولید کنند. این اسیدهای چرب به مخاط کولون کمک می ‌کنند تا خودش را ترمیم کند.
• L-گلوتامات ممکن است کمک کند تا برخی ضایعات اولیه روده کوچک در مراحل اولیه ترمیم شود. چون این ماده جداره روده باریک را تغذیه می کند.
• پروبیوتیک ها می توانند به عنوان یک کمک کننده در درمان استفاده شوند؛ پروبیوتیک‌ها باکتری های خوبی هستند که می ‌توانند تعادل را بین باکتری ‌های مختلف که در حالت طبیعی در روده هر کسی زندگی می کنند، برقرار کند.
لاکتوباسیلوس‌ها و ماست می توانند جهت کمک به بهبود روده مفید باشند.
• جلوگیری از بدخیمی ها به کمک سلینوم و کلسیم، اسید فولیک و داروهای حاوی 5-ASA موضوع جدیدی است و مطالب زیادی در این زمینه اخیراً به چاپ رسیده است.
 به طور خلاصه با وجود اینکه موادغذایی نقشی در بوجود آمدن IBD ندارد، ولی یک رژیم غذایی مناسب که حاوی موادمعدنی فراوان باشد، می تواند باعث زندگی سالم‌تر گردد.


منبع: http://bmarz.persianblog.ir/post/191

سندرم روده تحریک پذیر

سندرم روده تحریک پذیر
 سندرم روده تحریک پذیر حالتی است که در آن حرکات غیر ارادی روده ها کم یا زیاد شده و نظم طبیعی خود را از دست می دهد. این حالت با استرس روحی شدیدتر می شود و سبب بروز دلدرد و علائم گوارشی دیگر می شود.
نامهای دیگر این سندرم عبارتند از کولیت عصبی، کولیت فانکشنال، کولیت موکوسی و آی بی اس IBS می باشد.
حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد مردم جامعه دچار این سندرم می باشند.
علت سندرم روده تحریک پذیر چیست؟
در این سندرم ماهیچه های صاف روده ها گاهی بطور غیر طبیعی انقباضهای طولانی و شدیدتر از معمول پیدا می کنند. گاهی این انقباضات نابهنگام می باشند. علت اختلال انقباض ماهیچه ها مشخص نیست. با استرس روحی این اختلال شدیدتر می شود. هیچگونه ژن در این رابطه کشف نشده است. بیش از ده درصد مردم جامعه گرفتار این سندرم می باشند و زنان ۳ تا ۵ برابر مردان دچار این سندرم می شوند. بیماران معمولا جوان یا میانسال هستند و علائم آنها معمولا سالها ادامه می یابد بدون اینکه عارضه خطرناکی متوجه بیمار شود. حدود ۸۰ درصد بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر، اختلالات خفیف روحی دارند و هنگام استرس های روحی علائم روده ای شدید می شود.
تغییرات اجابت مزاج بصورت اسهال غیر خونی و یا یبوست متناوب است.
دلدرد که با استرس بیشتر می شود. این دلدرد معمولا آنقدر شدید نیست که مانع انجام کارهای روزمره بیمار شود. محل آن در همه شکم بخصوص در اطراف ناف است. وقتی دلدرد شدیدتر است معمولا اختلال اجابت مزاج بصورت تکرر دفعات دفع و باریک بودن مدفوع و شل شدن آن و دفع موکوس (مواد خلط مانن) نیز وجود دارد. با اجابت مزاج دلدرد موقتا قدری کمتر می شود و گاهی بیمار بعد از غذا خوردن مجبور به رفتن برای دفع مدفوع می شود.
قاروقور کردن شکم
احساس نفخ و پری در شکم و دفع گاز بیشتر از حد معمول.
دلهوره و دلشوره و اضطراب و احساس بی اشتهایی بدون اینکه بیمار کاهش وزن پیدا کند.
عدم وجود کمبود آب بدن خونی نبودن اسهال
خوب بودن حال عمومی بیمار با اینکه سالها از ناراحتی گوارشی شکایت می کند.
سندرم روده تحریک پذیر با اینکه سالهای سال بیمار را اذیت می کند ولی عارضه خطرناکی ندارد. این سندرم شخص را مستعد سرطان روده نمی کند و هیچگاه به کوایت اولسراتیو تبدیل نمی شود. تنگی روده هم هرگز ایجاد نمی شود. گاهی بعلت یبوست شدید و طولانی بیمار دچار بواسیر یا شقاق می شود. شایان ذکر است که بیماران مبتلا به سندرم تحریک پذیر مصونیت خاصی نسبت به بیماریهای دیگر گوارشی ندارد و از این نظر مانندافراد سالم جامعه اند.
بیشترین قسمت تشخیص با شرح حال و معاینه بیمار صورت میگیرد. آزمایشهای مختلف خون و مدفوع در این سندرم نرمال هستند. آزمایش خاصی وجود ندارد که وجود این سندرم را ثابت کند.
بیشتر افراد نیاز به اندوسکوپی ندارند ولی در افراد بالاتر از ۴۰ سال باید سرطان روده بزرگ رد شود لذا انجام کولونوسکوپی یا عکس روده بزرگ ضروری است. در افراد کمتر از ۴۰ سال، کولونوسکوپی و عکس برداری از روده ها جهت تایید یا رد بیماریهای دیگر مثلا کولیت اولسراتیو یا کرون انجام می گیرد. چون بیماری کمبود لاکتاز هم علائمی مانند علائم این بیماری ایجاد می کند لذا به همه بیماران توصیه می شود ۳ هفته از مصرف شیر و غذاهای محتوی لاکتوز خودداری کنند و سپس این مواد غذایی را بخورند تا چنانچه کمبود لاکتاز وجود داشته باشد تشخیص داده شود.
این سندرم قابل معالجه است ولی تصور اینکه این سندرم با یک دوره درمان کاملا بهبود یابد و برای همیشه عود نکند، درست نیست این سندرم سالها می ماند و با استرسها علائم عود خواهند کرد چنانچه بیمار همکاری لازم را با پزشک معالج داشته باشد. می تواند یک زندگی معمولی لذت بخش و موثر، مانند افراد دیگر جامعه، داشته باشد. و در حقیقت هدف درمان هر بیماری دیگر نیز همین است.
بیمار باید به گفته های غیر کارشناسانه افراد غیر مسئول و خرافات توجه نکند و رژیم غذای غیر علمی نگیرد و خودسرانه دارو مصرف نکند. درمان این بیماری چند قسمت اصلی دارد.

الف- مسایل روحی:
شخص مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بایستی کمتر در معرض عوامل استرس زا قرار گیرد مثلا شغل پر از استرس نداشته باشد، خود بیمار نسبت به عوامل استرس واکنش ملایمی نشان دهند. بایستی تاکید کرد علت اصلی این سندرم روحی نیست بلکه مسایل روحی علائم را تشدید می کنند.

ب- رژیم غذایی:
همه بیماران بخصوص آنهائیکه یبوست علامت اصلی آنهاست رژیم غذایی سرشار از الیاف (فیبر) استفاده کنند. این بدان معنی است که سالاد و میوه مصرف کنند. نان سبوس دار مانند نان سنگک یا نان خانگی یا نان جو بهتر است نان تهیه شده از آرد بدون سبوس است گرچه عده ای از بیماران با شروع مصرف این رژیم غذایی دچار تشدید علائم می شوند ولی این افراد هم بدانند که با ادامه این رژیم پس از چند هفته علائم فروکش کرده و بهتر خواهد شد و هرگز بعلت بدتر شدن موقتی علائم این رژیم را کنار نگذارند. غذاهای چرب مانند کره، غذاهای سرخ شده، زرده تخم مرغ و غیره مصرف نشود افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بهتر است همانند افراد دیگر جامعه غذاهای معمولی مصرف نمایند و برای آنها غذای ویژه ای در منزل تهیه نشود تا دیگران به عنوان علیل و مریض به آنها نگاه نکنند.

ج-داروها:
پزشک معالج بر اساس علائم بیمار داروهای مختلفی ممکن است تجویز کند. اسفرزه بصورت پودر یا دانه در همه بیماران بخصوص آنهاییکه اسهال و یبوست متناوب دارند مفید است گاهی سبوس گندم تجویز می شود. داروهایی مانند کلیدینیوم – سی و یا بلا دونا پ ب و یا داروهائی مشابه آنها موقتا برای کنترل دلدرد تجویز می شود. گاهی داروهای ضد افسردگی به مقدار کم تجویز می شود. شایان ذکر است داروهای ضد افسردگی اعتیاد آور نیستند. همه داروهای ذکر شده فقط با تجویز پزشک قابل مصرف هستند و مصرف خودسرانه آنها می تواند خطراتی در بر داشته باشد. در سندرم روده تحریک پذیر اسهال هیچگاه خونی نیست. ولی گاهی بعلت یبوست بیمار دچار بواسیر و یا شقاق می شود و در این دو حالت ممکن است خون قرمز روشن همراه با مدفوع شود. در چنین حالتی درمان اختصاصی بواسیر یا شقاق انجام می گیرد.
بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بایستی سعی کند روحیه ای شاداب داشته باشد و از اینکه علائم روده ای او مدتهای طولانی تداوم داشته اند دچار یاس نشود زیرا نا امیدی و اضطراب موجب تشدید علائم و ایجاد سیکل معیوب می نماید. سیندرم روده تحریک پذیر درمان جراحی ندارد. هیچگونه گرفتاری خارج روده ای (مثلا استخوانی یا کبدی) در این سندرم وجود ندارد. 

سرطان مری

سرطان مری  ( Esophageal cancer )عبارت است از رشد بافت سرطانی در مری که در آن سلول ها بدون کنترل شروع به تقسیم می کنند. سرطان هایی که در مری آغاز می شوند معمولاً در ۱۳ پایینی مری در جایی که مری در قفسه سینه طی مسیر می کند رخ می دهند. به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، سرطان مری سومین سرطان شایع گوارش و ششمین علت مرگ ناشی از سرطان در جهان می باشد. بالا بودن میزان بروز این بیماری در بعضی از مناطق جهان احتمال ارتباط بین سرطان مری و عوامل ژنتیکی را مطرح کرده است.
شمال ایران یکی از این مناطق می باشد و در تمام آمارهای گزارش شده از آن بروز سرطان مری در قوم ترکمن بالاتر بوده است.
سرطان مری در افراد بیشتر از ۵۰ سال و در هر دو جنس ایجاد می شود اما در مردان شایعتر است . همچنین شایع‌ترین سرطان دستگاه گوارش در مردان سیگاری، سرطان مری است و تنها روش تشخیص آن آندوسکوپی است.
مردان سیگاری‌ها ، الکلی‌ها و افرادی که سابقه بیماری‌های مری دارند بیش از دیگران در معرض ابتلا به سرطان مری هستند.
سرطان مری در ایران در منطقه دشت مغان تا دشت گرگان و به نسبت آن در حاشیه بالایی دریای خزر و در کل مسیر جاده ابریشم بیشتر مشاهده می شود و در حاشیه دریای مازندران به شدت شایع است ، تنوع جغرافیایی در شیوع سرطان مری بیش از هر سرطان دیگر دیده می‌شود، به طوری که این سرطان از شمال ایران تا شمال چین گزارش شده است و به عنوان کمربند سرطان مری نامیده می‌شود
● علل بیماری سرطان مری
گرچه علت اصلی این شیوع بیشتر در مناطق یاد شده به طور مشخص معلوم نیست اما دلایلی مانند نوع تغذیه، مصرف سیگار و الکل را می توان به آن نسبت داد.
در ایالات متحده آمریکا ۸۰ تا ۹۰ در صد موارد سرطان، قابل انتساب به مصرف زیاد الکل و سابقه دراز مدت استعمال سیگار و دیگر مخدرهای دود شده است.
مصرف سیگار و الکل باعث ایجاد التهاب و آزردگی مری شده و همچنین دارای عوامل سرطان‌زا نیز هستند.
● ریفلاکس:
ریفلاکس عبارت است از بازگشت محتویات همراه با اسید معده به مری و آسیب مخاط مری که در نتیجه آن بیماری مری بارت و در انتها، سرطان مری ایجاد می‌شود. عوامل مختلفی در ریفلاکس دخیل‌اند که از جمله می‌توان به افزایش حجم معده در اثر پرخوری، مصرف الکل، دراز کشیدن بلافاصله پس از صرف غذا و… اشاره کرد.
التهاب مری یا ازوفاژیت که در اثر عوامل مختلفی از جمله انواع عفونت‌ها ایجاد می‌شود.
رژیم غذایی: مصرف مواد پیش‌ساز سرطان‌زا مانند نیتریت‌ها که به ماده سرطان ‌زای نیتروز آمین تبدیل می‌شوند و به وفور در مواد غذایی مانند سوسیس و کالباس وجود دارند، به شدت خطر ابتلا به انواع سرطان بویژه سرطان‌های گوارشی و مری را افزایش می‌دهند.
رژیم غذایی حاوی روغن جامد، قند و شکر، انواع شیرینی و دسر، انواع ترشی و نوشابه گازدار و کنسرو، مصرف ماهی دودی و شور، اغذیه نمک‌ سود مانند کلم‌شور و خیارشور به مقادیر زیاد در طی سال، سموم قارچی در سبزیجات ترش‌شده و… نیز در بروز سرطان مری مؤثر است.
نتایج تحقیقات گروهی از پژوهشگران ژاپنی نشان داد، بر اثر مصرف فراوان برنج، میزان ویتامین B1 دریافتی کاهش و قوام مخاط مری در بخش فوقانی دستگاه گوارش افزایش می‌یابد که این تغییرات در درازمدت به نفع سرطان مری است.
مصرف مایعات داغ و سوزاننده: مانند چای و قهوه داغ که با سوزاندن و التهاب مری احتمال ابتلا را افزایش می‌دهند. برای مثال، مصرف چای داغ در استان‌های آذری زبان ایران یکی از عوامل اصلی شیوع سرطان مری است.
همچنین برخی مایعات اسیدی و قلیایی نیز به آسیب و التهاب مری کمک می‌کنند.
با توجه به شیوع مصرف ناس در استان خراسان یا برنج‌خواری در استان‌های گلستان، گیلان و مازندران و همچنین نوشیدن چای داغ در استان آذربایجان شرقی، این عوامل را می‌توان جزو علل بروز دومین سرطان شایع کشور در این مناطق برشمرد.
وراثت و جهش‌های ژنتیکی: همانند دیگر سرطان‌ها، خطر ابتلا را بالا می‌برند.
● سابقه قبلی:
ابتلا به سرطان‌های سر و گردن می‌تواند خطر ایجاد سرطان مری را افزایش دهد.
چاقی: خطر ابتلا را تا چهار برابر افزایش می‌دهد. محققان حدس می‌زنند بین چاقی و افزایش ریفلاکس ارتباطی وجود داشته باشد.
بیماری‌هایی چون آشالازی (اختلال حرکتی عضله مری)، مری بارت، بیماری سلیاک، سندرم هاول- اوانس و سندرم پلومر- وینسون در بالا رفتن خطر درگیری با سرطان مری نقش دارند.
ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) که یک ویروس مولد تومور و سرطان است.
تنگی‌های ناشی از تشعشع، سن بالای چهل سال و برخی کمبودهای ویتامینی و کمبود آهن نیز احتمال سرطان مری را افزایش می‌دهند.
مصرف میوه، سبزی، زیتون، لبنیات کم‌چرب و ماهی با خطر کمتری برای ابتلا به سرطان مری همراه است.
سرطان سلول‌های پوششی جدار مری به سه قسمت مری فوقانی، مری میانی و مری تحتانی تقسیم می‌شود که سرطان در مثلث تحتانی مری در ایران و در حاشیه جنوبی دریای مازندران شایع‌تر است.
● انواع سرطان مری
کارسینوم سلول سنگفرشی (SCC): یکی از دو نوع مهم سرطان مری است. مصرف الکل و سیگار، نقش فوق‌العاده مؤثری در ایجاد این نوع سرطان ایفا می‌کند. سلول‌های بافت پوششی سنگفرشی مری در این حالت سرطانی می‌شوند. در سرتاسر دنیا این نوع سرطان ۸۰ درصد سرطان‌های مری را تشکیل می‌دهد. سرطان کارسینوم سلول سنگفرشی مرحله طولانی‌‌تری از دوره درجا (این‌سیتو) را دارد.
ابتدا ضایعات ضخیم‌ شده پلاک ‌مانندی ظهور پیدا می‌کنند که پس از ماه‌ها تا سال‌ها به یکی از سه شکل زیر در می‌آیند:
الف) توده‌های پولیپ ‌مانند برجسته به داخل مجرای مری که در بیشتر موارد باعث گرفتگی مجرا می‌شوند.
ب) زخم‌های بدخیم که گسترش عمقی یافته و گاهی به داخل مجاری تنفسی، سرخ رگ آئورت یا دیگر مکان‌ها نفوذ و تهاجم می‌یابند.
ج) بدخیمی‌های منتشر که سبب ضخیم شدن، سفتی دیواره و باریک شدن مجرای مری خواهند شد.
سرطان کارسینوم سلول سنگفرشی، حدود ۲۰ درصد موارد از قسمت گردنی و سینه‌ای فوقانی، ۵۰ درصد از یک‌سوم میانی و ۳۰ درصد از یک‌سوم تحتانی مری منشأ می‌گیرد.
آدنوکارسینوم (Adenocarcinoma) :
این نوع سرطان مری نیز در سالیان اخیر رشد زیادی در جوامع غربی داشته است. در ایالات متحده افزایش بسیار زیاد شیوع این شکل از بدخیمی (سه تا پنج برابر در ۴۰ سال اخیر)، باعث پیشی گرفتن آن از نوع اول شده است. آدنوکارسینوم برخلاف کارسینوم سلول سنگفرشی، معمولاً در یک‌ سوم انتهای مری واقع می‌شود.


بیماری مری بارت (Barrett Esophagus که در آن مخاط سنگفرشی طبیعی انتهای تحتانی مری با مخاط استوانه‌ای حاوی سلول‌های ترشحی (مشابه بافت روده) جایگزین می‌شود، مهم‌ترین عامل بروز این نوع سرطان مری است.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، شیوع آدنوکارسینوم در ایران در حال افزایش است و به علت عدم ارتباط مناسب مری و معده و برگرداندن مواد غذایی و اسید صفرا به درون مری و پس از گذراندن چندین مرحله بروز می یابد.
در رابطه با علل بروز سرطان مری می توان علل مادرزادی (مثل وجود حلقه و وب در مری) و عوامل اکتسابی مانند مصرف سیگار و الکل، نوع تغذیه و کمبود مواد غذایی و ویتامین‌هایی مانند روی و ویتامین A  را نام برد که از عوامل مهم و زمینه ساز سرطان مری هستند.
تنها علامت اولیه سرطان مری، اختلال بلع است که فرد نمی‌تواند به راحتی غذا را فرو دهد، این حالت ابتدا نسبت به جامدات و بعد از مدتی نسبت به مایعات نیز نمود پیدا می‌کند.
بافت مری برخلاف سایر بافت‌های دستگاه گوارش یک لایه مخاطی کمتر از دیگر بافت‌ها دارد و این باعث گسترش زودهنگام سلول‌های سرطانی می‌شود.
از آنجایی که سرطان مری هیچ علامتی ندارد و در نتیجه تشخیص آن دیرانجام می گیرد، تنها روش تشخیص آندوسکوپی است و افراد در معرض خطر حتماً باید آندوسکوپی شوند.
سن بروز انواع سرطان ها ازجمله سرطان دستگاه گوارش در ایران ۱۰ سال کمتر از کشورهای غربی است اما میزان بقا و طول عمر هر بیمار مبتلا به سرطان مری تحت درمان، وابسته به بیولوژی تومور و ویژگی های بالینی بیمار است که برای ۱۵ درصد از این بیماران با هر درجه و اندازه تومور میزان بقا و طول عمر ۳ سال برآورد شده است.
شناخت سرطان مری و تشخیص زودهنگام بیماران برای آغاز درمان موثر و رضایت بخش ضروری است .
●  علایم بیماری سرطان مری
متاسفانه بیمار در ابتدا علامتی ندارد ولی در مراحل پیشرفته دچار دیسفاژی (اختلال در بلع) می‌شود. دشواری بلع زمانی بروز می‌کند که تقریباً ۷۵٪ قطر طبیعی مری اشغال شده باشد که ابتدا در مورد غذاهای جامد است ولی به تدریج حتی نوشیدن مایعات نیز دشوار می‌شود.
کاهش وزن، احساس توده و برجستگی در گلو، بلع دردناک و درد انتشار یابنده به سینه یا پشت نیز ممکن است با پیشرفت بیماری دیده شوند. رگورژیتاسیون (بالا آمدن غذای هضم‌شده بدون زور و فشار) غذای هضم‌ نشده همراه با تنفس بدبو، سکسکه که ممکن است با استفراغ و پنومونی آسپیراتیو (التهاب لایه‌های ریه) همراه باشد، بی‌اشتهایی، کاهش وزن، خشونت صدا، خونریزی‌های پنهان گوارشی، درد و عفونت‌های مکرر ریوی از دیگر علائم این بیماری هستند.
در صورتی که سرطان به خارج از مری انتشار یابد، اغلب نخست به غدد لنفاوی می‌رود در مراحل بعدی به کبد، ریه‌ها، مغز و استخوان‌ها گسترش می‌یابد. پیش‌آگهی سرطان مری در مراحل پیشرفته وخیم است. سرطان مری در ایران، بویژه در استان گلستان شایع است.
●  تشخیص سرطان مری
در صورت پیدایش دشواری بلع و یا علائم دیگر، ارزیابی و تشخیص را می‌توان با آندوسکوپی و یا رادیوگرافی با باریوم انجام داد. مزیت آندوسکوپی این است که امکان نمونه‌برداری از تومور را میسر می‌نماید.
دیگر روش‌های تشخیصی شامل برونکوسکوپی، مدیاستینوسکوپی، سی‌تی‌اسکن قفسه صدری و شکم می‌باشد که در صورت وسعت گسترش تومور به مدیاستن و عقده‌های لنفاوی پاراآئورتیک انجام می‌شود.
●  مرحله‌بندی سرطان مری
سرطان مری چهار مرحله دارد:
مرحله یک: سرطان تنها در قسمت سطحی مخاط مری دیده می‌شود.
مرحله دو: سرطان به قسمت‌های عمقی‌تر و یا عقده‌های لنفی اطراف مری نفوذ کرده است.
مرحله سه: سرطان به عمقی‌ترین نقاط دیواره مری نفوذ کرده است و عقده‌های لنفی و بافت‌های اطراف را نیز مورد حمله قرار داده است.
مرحله چهار: سرطان به دیگر نقاط بدن دست‌اندازی کرده است. کبد، استخوان‌ها، ریه‌ها و مغز شایع‌ترین محل دست‌اندازی سرطان مری هستند.
●  پیشگیری:
بهترین راه پیشگیری از سرطان مری ، عدم استعمال دخانیت و پرهیز از تریاک ، خودداری از نوشیدن مشروبات الکلی و چای داغ و خوراکیهای نمک سود است . افرادی که در بلع غذاهای جامد دچار مشکل باشند ، اما مایعات را به آسانی می توانند بخورند باید به پزشک مراجعه کنند .
در صورت‌ بروز هرگونه‌ اختلال‌ گوارشی‌ که‌ بیش‌ از ۵ روز طول‌ بکشد به‌ پزشک‌ مراجعه‌ نمایید.
● عواقب‌ موردانتظار
این‌ بیماری‌ در حال‌ حاضر علاج‌ناپذیر است‌. تشخیص‌ زودهنگام‌ و درمان‌ تهاجمی‌ تنها شانس‌ بقای‌ فرد به‌شمار می‌روند. در هر صورت‌، می‌توان‌ علایم‌ را رفع‌ نمود یا تحت‌ کنترل‌ درآورد.
تاکنون‌ چند مورد سرطان‌ مری‌ وجود داشته‌ که‌ سرطان‌ بدون‌ هیچ‌ دلیل‌ مشخصی‌ خوب‌ شده‌ است‌. تحقیقات‌ در رابطه‌ با علل‌ و روش‌های‌ درمانی‌ این‌ بیماری‌ ادامه‌ دارند، بنابراین‌ امید می‌رود که‌ درمان‌های‌ روزبه‌روز بهتری‌ ابداع‌ شوند و نهایتاً بتوان‌ این‌ سرطان‌ را معالجه‌ نمود.
● عوارض‌ احتمالی‌
اگر درمان‌ فوراً آغاز نشود، سرطان‌ مری‌ سریعاً به‌ ریه‌ها و کبد گسترش‌ می‌یابددرمان سرطان مری
مهم‌ترین عامل در پیش بینی طول عمر بیماران که بر انتخاب روش درمان سرطان مری تأثیر می‌گذارد مرحله تومور است.
پیش‌آگاهی بیماران مبتلا به کارسینوم مری وخیم است. به همین جهت بسیاری از پزشکان معالجه خود را منحصر به کنترل بیماری می‌نمایند.
جراحی تمام تومور (ازوفاکتومی) تنها در ۴۰ درصد موارد میسر بوده و در بیشتر موارد سلول‌های تومورال باقیمانده، در حاشیه ناحیه بریده‌شده وجود دارند. نتایج شیمی‌ درمانی با مخلوطی از داروها مشتمل بر سیس‌پلاتین در ۳۰ تا ۶۰ درصد بیماران درمان ‌شده، موفقیت‌ آمیز است.
اقدامات درمانی مشتمل بر شیمی چند دارویی و پرتودرمانی به عنوان راه درمانی اولیه است که به تنهایی یا به دنبال اقدام به رزکسیون (برداشت) جراحی نیز صورت می‌پذیرد.
برای بیماران لاعلاج که تومورهای مری با جراحی قابل رزکسیون نیست، معالجه دیسفاژی، سوءتغذیه و فیستول به مری، عملکرد عمده‌ای محسوب می‌شود.
روش تسکین این عوارض وابسته به سرطان، دیلاتاسیون (گشاد کردن مری) مکرر توسط آندوسکوپ، انجام جراحی به منظور گاستروستومی یا ژوژنوستومی به منظور رساندن مایعات و غذا به بیمار و وارد کردن یک پروتز پلی‌ونیل برای از میان بردن مواد غذایی از کنار تومور می‌باشد.
به نظر می‌رسد سوزاندن آندوسکوپیک تومورهای مسدودکننده توسط لیزر، امیدبخش‌ترین این روش‌ها است.
امکان‌ دارد داروهای‌ ضد درد یا مخدرها برای‌ رفع‌ درد، آرام‌بخش‌ها برای‌ کم‌ کردن‌ اضطراب‌، و آنتی‌کولینرژیک‌ها یا مسدودکننده‌های‌ کانال‌ کلسیم‌ برای‌ اسپاسم‌ (گرفتگی‌) مری تجویز شوند.
همچنین برای درمان نیز  دو روش رادیوتراپی و جراحی وجود دارد که رادیوتراپی در سرطان قسمت‌های فوقانی مری بیشتر کاربرد دارد و برای درمان قسمت‌های میانی و تحتانی جراحی و رادیوتراپی توصیه می‌شود.
●  توصیه‌های کلی :
اگر افرادی که دچار سوء هاضمه می شوند یا افرادی که به مدت طولانی رفلکس دارند که از علایم مراحل اولیه سرطان مری است سریع به پزشک مراجعه کنند، احتمال این که ضایعه سرطانی زودتر پیدا شود، زیاد است و سوء هاضمه یا رفلکس آن ها نیز درمان می شود. علامت اولیه سرطان مری تغییر رنگ و یا حتی وجود پلاک بسیار کوچک در مسیر مری است که در عرض یکی دو سال به سرعت رشد می کند و به توده ای تبدیل می شود که مری را مسدود می کند. در این مرحله، درمانی موثر وجود ندارد اما اگر در مراحل اولیه که محدود به مخاط است، سرطان مری تشخیص داده شود با آندوسکوپی و جراحی می توان ضایعه سرطانی را از بدن خارج کرد.
منبع: http://www.pezeshk.us/?p=27097